کتاب شناسي تجريدالاعتقاد (1)
خواجه نصير طوسي از دانشمنداني است که آثارش تأثير اساسي بر انديشه ها داشته است. از جمله اين آثار کتاب تجريد الاعتقاد در علم کلام است. اين کتاب از همان آغاز تأليف مورد توجه قرار گرفته و حواشي و شروح متعددي بر آن نوشته
نويسنده: علي صدرايي نيا (1)
چکيده
خواجه نصير طوسي از دانشمنداني است که آثارش تأثير اساسي بر انديشه ها داشته است. از جمله اين آثار کتاب تجريد الاعتقاد در علم کلام است. اين کتاب از همان آغاز تأليف مورد توجه قرار گرفته و حواشي و شروح متعددي بر آن نوشته شده که متجاوز از دويست عنوان است. در اين مقاله حواشي و شروح شناخته شده ي تجريد الاعتقاد معرفي شده است.الحمدلله رب العالمين و الصلاة و السلام علي أشرف ألانبياء و المرسلين أبي القاسم محمّد و آله الطاهرين.
دانشمندان و انسانهايي که در سرنوشت اعتقادي و اجتماعي جوامع نقش داشته اند، در هر دوره اي انگشت شمارند. يکي از شخصيت ها حکيم رياضي و ستاره شناس و فيلسوف متکلم خواجه نصيرالدين محمد بن محمد طوسي (م 672ق) است. آثار متعددي از اين انديشمند سترگ مورد توجه جهانيان قرار گرفته و اشتهار جهاني دارد. يکي از آثار وي که با اقبال زياد مواجه گشته تجريدالاعتقاد است. بر آن شروح و حواشي بسياري نگاشته اند. غرض اصلي و اوليه از اين تحقيق شناسايي حواشي و شروح تجريد در فهارس نسخ خطي است؛ لذا براي اين مقصود آغاز حاشيه ها و شرح هايي که نسخه اي از آنها شناسايي گرديده در اين نوشته نقل گرديد تا راه براي شناسايي نسخه هاي ناشناخته هموار گردد.
1. تجريدالاعتقاد
تجريدالاعتقاد از بدو تأليف تاکنون قريب به نُه قرن و مدار انديشه هاي کلامي شيعه و اهل سنت گرديده و پيوسته مورد استفاده انديشمندان و دين پژوهان بوده است. خواجه خود درباره ي انگيزه ي تأليف اين کتاب در مقدمه مختصر آن چنين مي گويد:أما بعد حمد واجب الوجود علي نعمائه و الصلاة و السلام علي سّيد أنبيائه محمّد المصطفي و علي أکرم أمنائه. فأني مجيب الي ما سئلت من تحرير مسائل الکلام و ترتيبها علي أبلغ نظام مشيراً الي غرر فوائدالاعتقاد و نکت مسائل الاجتهاد ممّا قادني الدليل اليه و قوي اعتقادي عليه و سمّيته بتجريد الاعتقاد و الله أسأل العصمة و السداد و أن يجعله ذخراً ليوم المعاد. (2)
علامه حلي که افتخار شاگردي خواجه را دارد در مورد استاد و کتابش چنين مي نويسد:
و الآن حيث وفّقنا الله تعالي للاستفادة من مولانا الأفضل العالم الأکمل نصير الملّة و الحقّ و الدين محمّد بن محمّد بن الحسن الطوسي- قدس الله تعالي روحَه الزکية- في العلوم الالهية و المعارف العقلية و وجدناه راکباً نهج التحقيق سالکاً جدد التدقيق معرضاً عن سبيل المغالبة، تارکاً طريق المغالطة، تتبعنا مطارح أقدامه في نقضه و ابرامه. و لما عرج الي جوار الرحمان و نزل بساحة الرضوان، وجدنا کتابه الموسوم بتجريد الاعتقاد قد بلغ فيه أقصي المراد و جمع جلّ مسائل الکلام علي أبلغ نظام کما ذکر في خطبته و أشار في ديباجته الّا أنّه أوجز ألفاظه في الغاية و بلغ في ايراد المعاني الي طرف النهاية. (3)
و فاضل قوشچي با اينکه از جهت مذهب مخالف خواجه است، اما در مدح خواجه و همچنين کتاب تجريد الاعتقاد در مقدمه شرح خود چنين مي آورد:
و انّ کتاب التجريد الذي صَنَّفه في هذ الفن المولي الأعظم و الحبر المعظم قدوة العلماء الراسخين أسوة الحکماء المتألهين نصير الحق و الدين محمّد بن محمّد الطوسي- قدس الله نفسه و روح رمسه- تصنيف مخزون بالعجائب و تأليف مشحون بالغرائب فهو و ان کان صغير الحجم، و جيز النظم فهو کثير العلم، عظيم الاسم، جليل البيان، رفيع المکان، حسن النظام مقبول الائمة العظام لم تظفر بمثله علماء الاعصار و لم يشبه الفضلاء في القرون و الأدوار، مشتمل علي اشارات الي مطالب هي الأمّهات، مشحون بتنبيهات علي کلمات يجري أکثرها مجري النصوص، متضمن لبيانات معجزة في عبارات موجزة و تلويحات رائقة لکمالات شائقة و هو في الاشتهار کالشمس في رابعة النهار. ثمّ انّ کثيراً من العلماء وجّهوا نظرهم الي شرح هذا الکتاب و نشر معانيه. . . و مع ذلک کان کثير من مخفيات رموز ذلک الکتاب باقياً علي حيالها؛ لأنّه کتاب غريب في صنعته عجيب في وشيته تضاهي الألغاز لغاية ايجازه و يحاکي الاعجاز في اظهار المقصود و ابرازه لاينکشف معناه الا للأوحدي الفضلاء و لايتّضح مغزاه الا للألمعي من الأذکياء. (4)
2. ساختار
خواجه نصير کتاب تجريد را به شيوه اي تنظيم نمود که قبل از وي سابقه نداشت. او بعد از ديباچه ي کوتاهي در حمد و ثناي الهي و بيان سبب تأليف کتاب و روش خود در تأليف آن، کتابش را در شش مقصد و هر مقصد شامل چند فصل و هر فصل در چند مسئله قرار داده است. در کل کتاب تجريد داراي يازده فصل در دويست و پنج مسأله مي باشد، بدين ترتيب:امور عامه: هفتاد و پنجاه مسأله. طبيعيات: هفتاد و چهار مسأله. الهيات: هفتاد و شش مسأله. فهرست مطلب مقاصد و فصول کتاب چنين است:
مقدمه: که تمامي آن قبل از اين نقل گرديد.
المقصد الاول: في الأمور العامة و فيه فصول: الفصل الاول في الوجود و العدم (47 مسأله)، الفصل الثاني في الماهية و لواحقها (11 مسأله)، الفصل الثالث في العلة و المعلول (17 مسأله).
المقصد الثاني: في الجواهر و الأعراض و فيه فصول: الفصل الاول في الجواهر (11 مسأله)، الفصل الثاني في الاجسام (3 مسئله)، الفصل الثالث في بقية احکام الاجسام (6 مسئله)، الفصل الرابع في الجواهر المجردة (14 مسأله)، الفصل الخامس في الاعراض (40 مسئله).
المقصد الثالث في اثبات الصانع تعالي و فيه فصول: الفصل الاول في وجوده تعالي، الفصل الثاني في صفاته تعالي (21 مسأله)، الفصل الثالث في افعاله تعالي (18 مسأله).
المقصد الرابع: في النبوة، (6 مسئله)
المقصد الخامس: في الامامة، 9 مسأله
المقصد السادس: في المعاد، 21 مسأله.
آغاز تجريد: بسمله. اما بعد حمد واجب الوجود علي نعمائه و الصلوة علي سيد انبيائه محمد المصطفي و علي أکرم أمنائه.
انجام: و الالزم ما هو خلاف الواقع و الاخلال بحکمة الله تعالي و شرطهما علم فاعلها بالوجه و تجويزاً للتأثير و انتفاء المفسدة.
تجريد الاعتقاد بعد از تأليف، در حوزه ي درسي عالمان و دانش پژوهان مورد تدريس و تدقيق قرار گرفته و دهها شرح و صدها حاشيه بر آن نوشته شده است.
هر دانشمند صاحب عقيده اي به جاي پرداختن به تصنيف کتابي مستقل در کلام، به نوشتن شرح يا حاشيه اي بر تجريد اکتفا مي نمود. و در حقيقت شروح و حواشي اين کتاب، تاريخ علم کلام و تطور انديشه در ميان مسلمانان است.
نگارنده پيش از اين در کتاب کتابشناسي تجريد (5) تعداد 239 شرح و حاشيه کتاب تجريد الاعتقاد را با بيش از 600 نسخه معرفي نموده است. پس از آن طي کاوش هاي جديد در دستنامه هاي جديد، تعداد ديگري شرح و حاشيه شناسايي گرديد که تعداد شروح و حواشي به 260 عدد و تعداد نسخه هاي بالغ به 800 نسخه گرديد. در اينجا گزارشي از شروح و حاشيه هاي شناسايي شده به اجمال تقديم مي گردد.
3. حواشي
دانشمندان متعددي بر کتاب تجريدالاعتقاد حاشيه نوشته و نظرات خواجه نصير را مورد بررسي و نقد قرار داده اند. آنچه تاکنون از اين حاشيه ها شناسايي گرديده عبارتند از:3/1. حاشيه ي سيد رکن الدين حسن بن محمّد بن شرفشاه علوي (متوفاي 715 يا 718)
رکن الدين علوي شاگرد خواجه نصير طوسي بوده و اين حاشيه را در حيات استاد خويش نگاشته است. آغاز: بسمله. قال الامام. . . اما بعد حمد الله الواجب الوجود لذاته المستوجب للحمد.
3/2. حاشيه ي جلال الدين محمّد بن اسعد دواني (908 ق)
3/3. حاشيه ي صدرالدين محمّد بن ابراهيم ملا صدرا شيرازي (1050 ق)
3/4. حاشيه ي مولي حمزه ارجستاني گيلاني اصفهاني (1134ق)
گيلاني اين حاشيه را فقط بر قول خواجه «الجوهريه و العرضية من ثواني المعقولات» نوشته است.
3/5. حاشيه ي مولي محمّد جعفر شريعتمدار استرآبادي (1263ق)
اين حاشيه اساس شرح مؤلف به نام البراهين القاطعه مي باشد.
3/6. حاشيه ي مولي علي (نعمحالي حوسه دهي) لاهيجي (قرن 11ق)
آغاز: حمداً لمن خلق الانسان. . . و آله مصابيح العرفان و مفاتيح الفرقان.
3/7. تعليقة علي التجريد، از: مهدي بن عبدالشيرازي رومي مدرس حنفي
3/8. حاشيه اي از محمدرضا بن حيدر بن علي نائيني (قرن 13ق)
4. کشف المراد
شرح هاي متعددي بر تجريدالاعتقاد نوشته شده است. ولي چهار شرح بيشتر از ديگر شروح مورد توجه قرار گرفته و بر آنها حاشيه هاي متعددي نوشته شده است. يکي از اين شروح عبارت از کتاب کشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد از آيت الله علامه حسن بن يوسف بن مطهر حلي (متوفاي 726ق) است. علامه حلي شاگرد مبرز و ممتاز خواجه نصير طوسي است و به همين دليل شرحي که بر تجريد نوشته، ساليان دراز کتاب درسي کلام حوزه هاي علميه تشيع بوده و علما اعتنا و اهميت خاصي به آن قائلند.کشف المراد با اين عبارت «الحمد لله القاهر سلطانه العظيم الواضح برهانه» آغاز و بدين الفاظ «و الثاني تجويز التاثير فلو عرف او غلب علي ظنه حصول مفسدة. . . فهذا ما حلّ لنا في شرح هذا الکتاب و نحن نسئل ان يجعل ذخراً ليوم المعاد. . . وقع الفراغ من مشقه يوم الاربعاء» پايان مي يابد.
بر کتاب کشف المراد شروح و حاشيه هاي متعددي نگاشته شده، که آنچه تاکنون شناسايي گرديده عبارتند از:
-شرح کشف مراد في شرح تجريد الاعتقاد به عربي، از مؤلفي ناشناخته.
اين اثر شرحي است بر کشف المراد علامه حلي که فقط بخشي از کتاب در نسخه شناخته شده از آن آمده و به دليل افتادگي آغاز و انجام، معلوم نشد از کيست. آغاز و انجام آن چنين است:
آغاز نسخه : الکثرة بنفسها محال فأشار الي جوابه بقوله و التغاير بين ذاته و علمه بذاته اعتباري لا حقيقي حتي يکون منافياً للواحد الحقيقي.
انجام نسخه: و قد يراد بهما الالزام کقوله تعالي و قضي ربک ألّا تعبدوا إلاّ إياه أي حکم و الزم و قول الشاعر و إعلم بأنّ ذا الجلال قد قدر. (6)
حاشيه ي سيد ابوالقاسم بن حسين رضوي قمي حائري لاهوري نقوي (1324ق).
حاشيه ي ميرزا عبدالرزاق بن عليرضا محدث همداني (1381ق)(7)
التعليقات علامه آيت الله حسن حسن زاده آملي (دام ظله العالي)
تأليف اين تعليقات را استاد در صبح روز يک شنبه 8 رمضان 1406- 1365/2/28 ش در قم به پايان رسانده، و همراه با کشف المراد توسط انتشارات جامعه ي مدرسين حوزه ي علميه ي قم، 1407 ق، از صفحه ي 429 تا 633 به چاپ رسيده است.
توضيح المراد في شرح کشف المراد، از سيد هاشم حسيني تهراني (1412 ق) با اين سرآغاز: الحمدالله الاول بلا اول کان قبله و الاخر بلا آخر يکون بعده. اين کتاب چند بار به چاپ رسيده است.
حاشيه ي سيّد محمّد هاشم بن جلال الدين روضاتي، اين حاشيه در اصفهان، در سال 1352 ق، به صورت چاپ سنگي، منتشر شده است.
تعليقة علي شرح التجريد العلامة، از بشير حسين بن صادق پاکستاني نجفي (متولد 1361ق-. . . )
تعليقة علي کشف المراد في شرح التجريد، از ابراهيم بن ساجد بن باقر موسوي ابهري زنجاني حاشيه ي کشف المراد، از: مؤلف ناشناخته، اين اثر حاشيه اي است بر بخش اول کشف المراد. (8)
ترجمه و شرح کشف المراد، فارسي، از علامه ميرزا ابوالحسن شعراني (1393 ق) اين ترجمه در 4 مرداد 1351 ش به پايان رسيده و تا به حال در تهران از طرف انتشارات اسلاميه هفت بار به چاپ رسيده است.
ترجمه و شرح کشف المراد، فارسي، از : شيخ علي محمدي قوچاني (متولد 1377ق)، شرح و ترجمه ي فارسي مفصلي است بر کشف المراد علامه حلي. اين شرح در قم سالهاي 1412 و 1415 و 1420 ق به چاپ رسيده است.
5. شرح قديم
دومين شرح معروف بر تجريد، تسديد (تشييد) القواعد في شرح تجريد العقائد از شمس الدين محمود بن عبدالرحمن اصفهاني (746ق) است. اين اثر که شرح اصفهاني ناميده مي شود، در مقابل شرح قوشچي که جديد ناميده مي شود، به شرح قديم مشهور است. اين شرح در ميان دانشمندان اهل سنت مورد توجه قرار گرفته است؛ همان طور که کشف المراد مورد توجه متکلمين شيعه قرار گرفته است. اصفهاني از دانشمندان اهل سنت قرن هشتم بوده و در شرحش متن تجريد را با علامت «ص» و شرح را با علامت «ش» آورده است. چون وي از اهل سنت بوده به همين دليل بنايش در اين شرح ردّ گفته هاي خواجه نصير مي باشد. خصوصاً در مبحث امامت که در مذهب با مؤلف اختلاف داشته است. سرآغاز اين شرح چنين است:الحمدالله المتوحد بوجوب الوجود و دوام البقا المتفرد باستحالة التغيير و امتناع الفناء. . . أقول لمّا کان علم الکلام باحثاً عن أمور يعلم منها المعاد و ما يتعلق به من الجنة و النار. . . قال أمّا بعد حمد واجب الوجود علي نعمائه الخ اَقول لما کان علم الکلام باحثاً عن امور يعلم منها المعاد و ما يتعلق به من الجنة و النار.
اين اثر تاکنون به چاپ نرسيده و بر آن حواشي متعددي نوشته شده که معروف ترين آن حاشيه ي سيد شريف جرجاني است.
6. حاشيه ي جرجاني
نگارنده ي اين حاشيه، دانشمند معروف سيد شريف علي بن محمّد جرجاني (816ق) است. وي بر شرح قديم يا همان شرح اصفهاني حاشيه نوشته است و گفته شده که جرجاني در تأليف اين حاشيه از حاشيه ي نصيرالدين کاشي (775ق) دانشمند معروف شيعه، مايه گرفته است. حاشيه ي جرجاني چنين آغاز مي شود:قوله اَمّا بعد حمد واجب الوجود علي نعمائه، خصّ بالذکر من صفاته العلي ما هو أخصّ به تعالي أعني الوجوب الذاتي.
حاشيه ي جرجاني به اندازه اي مورد توجه دانشمدان قرار گرفته که بيش از چهل حاشيه بر آن نوشته شده است. اين حاشيه نويسان نوعاً از دانشمندان اهل سنت بوده و متأسفانه از اغلب آنها نسخه اي تاکنون شناسايي نشده است. فهرست اين حاشيه ها که با عنوان حاشيه ي حاشيه ي جرجاني بر شرح قديم شناخته مي شوند عبارتند از:
-حاشيه ي امير سيد صدرالدين محمّد دشتکي شيرازي (مقتول در 903ق)
-حاشيه ي شجاع الدين الياس رومي (929ق)
-حاشيه ي محمّد بن ابراهيم مشهور به خطيب زاده و ابن خطيب (901ق)
آغاز: يا من لا تدرکه الاعين بالحاظها و لا تحده الالسن بالفاظها.
-حاشيه ي سنان الدين يوسف معروف به عجم سنان مفتي أماسيه (936ق). مؤلف مفتي شهر آماسيه بوده و در همان شهر فوت نمود. او اين حاشيه را در رد حاشيه ي محمّد بن ابراهيم مشهور به خطيب زاده (901ق) تأليف کرده است.
-حاشيه ي مولي ابن معيد. مؤلف در اين حاشيه، حاشيه ي محمّد بن ابراهيم مشهور به خطيب زاده و ابن خطيب (901ق) را تلخيص کرده است. نسخه اي از اين کتاب در کتابخانه ي اسکوريال مادريد نگهداري مي شود.
تلخيص الحواشي التجريدية الخطيبية، از احمد بن مصطفي مشهور به طاش کبري زاده (962 ق) مؤلف در اين حاشيه، حاشيه ي محمّد بن ابراهيم مشهور به خطيب زاده و ابن خطيب (901ق) را تلخيص کرده است. نسخه اي از اين کتاب در کتابخانه ي اسکوريال مادريد نگهداري مي شود(9).
-حاشيه ي مولي احمد طالشي جيلي (930ق)، آغاز: الحمدلله الذي تقدس کنه ذاته عن ادراک العقول.
-حاشيه ي مولي احمد بن موسي بن شمس الدين مشهور به خيالي (870ق)
-حاشيه ي شاه محمّد بن حرم (978ق)
-حاشيه ي ابن بردعي محيي الدين محمّد بن محمّد بردعي (927ق)
-حاشيه ي احمد بن مصطفي مشهور به طاش کبري زاده (962ق). مؤلف فقط بر بحث ماهيت حاشيه ي جرجاني، حاشيه نوشته و در آن نظرات قوشچي، دواني، سيد صدرالدين دشتکي و ابن خطيب را با الفاظي مختصر جمع نموده است.
-حاشيه ي ابوزکريا محيي الدين احمد بن ابراهيم نحاس دمشقي (مقتول 814ق). اين حاشيه فقط بر بحث ماهيت نوشته است.
-حاشيه ي شمس الدين احمد بن محمود معروف به قاضي زاده مفتي (982ق). اين حاشيه صرفاً بر بحث ماهيت نگاشته شده است.
-حاشيه ي مولي عبد الغني بن امير شاه بن محمود (971ق)
-حاشيه ي مولي محمّد معروف به سپاهي زاده (997ق)
-حاشيه ي محمّد بن عبدالکريم معروف به زلف نگار (962ق)
-حاشيه ي محيي الدين محمّد بن قاسم مشهور به اخوين (904ق)
-حاشيه ي محمّد بن محمود مغلوي وفائي (940ق)
-حاشيه ي حسام الدين حسين بن عبد الرحمن توقاتي (926ق)
-حاشيه ي مولي علي امرالله مشهور به ابن جنائي (979ق). تأليف در سال 953ق
-حاشيه ي عبدالرحمن مشهور به غزالي زاده
-حاشيه ي خضر بن عبدالکريم (999ق)
-حاشيه ي خضربيک بن قاضي جلال الدين بن صدرالدين بن ابراهيم رومي (863ق)
-حاشيه ي شجاع الدين کوسج
-حاشيه ي سليمان بن منصور طوسي معروف به شيخي. شيخي اين حاشيه را بر حاشيه ي جرجاني و حاشيه ي ابن خطيب بر حاشيه ي جرجاني نگاشته است و از شارح با قال الشارح و از جرجاني با قال السيّد و از ابن خطيب با «قوله» تعبير کرده است. آغاز: الحمدلله المتکلم بکلام ليس من جنس الحروف و الاصوات.
7. ديگر حواشي شرح قديم
علاوه بر حاشيه ي جرجاني، حواشي ديگري بر شرح قديم نگاشته شده اند که عبارتند از:-حاشيه ي محمّد حسين بن ميرزا محمّد بن حسن شيرواني
-حاشيه ي خواجه الفضل محمّد صدر ترکه اصفهاني (850ق)
-حاشيه ي مولي علي بن محمّد معروف به نصيرالدين کاشي حلي (755 ق) اين حاشيه اساس و پايه حاشيه ي سيد شريف جرجاني بر شرح قديم است.
-حاشيه ي شيخ ناصر بن عبدالحسين منامي بحراني (قرن 12)
-حاشيه ي جلال الدين محمّد بن اسعد دواني (908ق)
تحقيق التجريد، کمال الدين حسين بن محمّد بن فخر بن محمّد بن علي لاري (908ق)، آغاز: لک الحمد يا ذالمجد و الجود و العلي.
-حاشيه ي غياث الدين محمّد بن يوسف بحرآبادي (قرن 10ق). حاشيه اي است بر شرح قديم و حاشيه ي جرجاني بر آن، که به نام ابوالغازي عبيدالله بهادر خان ساخته شده است.
8. شرح جديد
يکي ديگر از سه شرح معروف تجريد از علاء الدين علي بن محمّد قوشچي(879ق) است. همان طوري که قبلاً مطرح شد شرح ياد شده که به شرح قوشچي معروف بوده، در مقابل شرح اصفهاني به شرح جديد مشهور شده است. اين اثر، شرح مزجي مفصلي است که قوشچي آن را به نام ابوسعيد کورکان (873ق) تأليف کرده است. قوشچي مانند اصفهاني در مذهب مخالف خواجه نصير است و به همين جهت در اغلب مباحث اعتقادي سعي وي، رد مؤلف است خصوصاً در بحث امامت.اين شرح در ساير شروح بيشتر شهرت پيدا کرده و حواشي زيادي بر آن نوشته شده است که در ذيل معرفي خواهند شد.
آغاز: خير الکلام حمد الله الملک العلام بما ابدع العام علي أحسن وجه و نظام خلق الارض و السماوات. . . . أَمّا بعد حمد واجب الوجود علي نعمائه و الصلوة علي سيد انبيائه و علي اکرم أحبائه أي علي آله و اصحاب الذين هم موصوفون بزيادة الکرم علي من عداهم من محبوبيه.
پي نوشت ها :
1. پژوهشگر حوزه ي کلام، فهرست نگار.
2. کشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، مقدمه ي خواجه، ص 20.
3. همان، مقدمه ي علامه حلي، ص 19.
4. شرح تجريد قوشچي، مقدمه، ص 2.
5. کتابشناسي تجريد الاعتقاد، علي صدرايي خويي، قم، کتابخانه ي آيت الله مرعشي نجفي، 1382ش، 232ص.
6. فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه ي مرعشي، ج36، ص 644، نسخه ي ش 14552.
7. الذريعه، ج6، ص 118.
8. فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه ي مجلس، ج9، ص 105، نسخه ي ش 2745، برگهاي «362-350».
9. همان، ج5،ص 111؛ فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه ي اسکوريال،ج1، ص 453، ش 644
صلواتي، عبدالله؛ (1390) خواجه پژوهي (مجموعه مقالاتي به قلم گروهي از نويسندگان) تهران: خانه کتاب، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}